گرهای كه بر گرههای جنگ افزوده میشد
جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران، نه فقط در مرزها كه درون كشورمان با شدت مثالزدنی دنبال میشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1396/06/28
جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران، نه فقط در مرزها كه درون كشورمان با شدت مثالزدنی دنبال میشد. در این سو اختلاف آرا و عقایدی وجود داشت كه انگار بروز جنگ را بهانهای برای باز كردن زخمهای كهنه قلمداد میكرد و به اشكال مختلفی بروز مییافت. برخی از این اختلافنظرها نیز حتی پیش از شروع جنگ وجود داشت و در مجموع ضربه سختی به جبهه داخلی وارد كرد.
شروع جنگ
بنیصدر و نحوه تعاملش با جنگ نمونهای از اختلاف عقاید را به نمایش میگذارد. او به ظاهر انسانی تحصیلكرده بود و همین برگه برندهاش (تحصیلات آكادمیك) و خودبزرگبینی كه دچارش شده بود بدترین ضربات را به جبهه داخلی وارد كرد. در اینجا قرار نیست فقط به نقش بنیصدر پرداخته شود، او نماینده قشری است كه پرچم علم را به دست میگیرند، اما چشم بر روی تمامی واقعیات عینی میبندند. در زمانی كه عراق خود را تجهیز میكرد تا با تمام قوا به كشورمان حمله كند، همین عده بودند كه در برابر تمامی هشدارها لبخندی معنادار میزدند و با نگاهی عاقل اندر سفیه تلقی خود از امور بینالملل را به رخ طرف مقابل میكشیدند.
این سخن كه «با بررسی مراودات بینالمللی، عراق هرگز به ایران حمله نخواهد كرد» سخنی بود كه بارها از زبان این قشر شنیده شد و چشم به تمامی گزارشهای رسیده از تحركات عراق در مرزها بست تا اینكه عراق با تمام قوا به كشورمان حمله كرد. وقتی متوجه عمق اشتباه استراتژیك این قشر میشویم كه عراق تنها در یك هفته اول جنگ حدود 15 هزار كیلومتر مربع از خاك كشورمان را اشغال كرد.
اواسط جنگ
اختلاف عقیده دیگری كه در داخل كشور وجود داشت و به جبهه داخلی ضربه زد، در اواسط جنگ خودش را نشان داد. یك گروه كه سردمدارانش را باید حزب منحله نهضت آزادی بدانیم، افرادی بودند كه از رأس قدرت كنار گذاشته شدند و جنگ را عاملی برای عقدهگشایی قلمداد میكردند. این عده در صدد فرصتی بودند تا بغض فروخورده را باز كنند و چه فرصتی بهتر از تداوم جنگ بعد از فتح خرمشهر كه بهانه لازم را به دستشان داد.
بعد از فتح خرمشهر وقتی نیروهایی ایرانی طی عملیات رمضان متوقف شدند و این عملیات به اهداف خود دست نیافت، بیانیهای از سوی نهضت آزادی منتشر شد كه در آن ادامه جنگ را نكوهش میكرد. در تداوم این اظهارنظرها مهندس بازرگان نیز كتاب خود تحت عنوان انقلاب ایران در دو حركت را منتشر كرد و در فصل جنگ با عراق، تداوم جنگ را زیر سؤال برد. در نتیجه نهضت آزادی حمایت خود از جنگ را قطع و حضور در جبههها را تحریم كرد. اتفاقی كه میتوانست باعث دلسرد شدن اقشاری از مردم و عدم حمایتشان از جنگ شود.
پایان جنگ
یكسری اختلاف عقیده هم وجود داشت كه هر چه به مقاطع پایانی جنگ نزدیك میشدیم، بیشتر خود را نشان میداد. مشكل در نحوه اتمام جنگ بروز مییافت. یكسری اعتقاد داشتند كه جنگ باید در بغداد پایان یابد و گروهی دیگر میگفتند «در صورت اشغال بغداد جامعه جهانی با بمب اتم جلوی ما را خواهد گرفت.» كاملاً مشخص بود كه این دو طرز فكر هرچند از اردوگاه انقلاب برمیخاستند، هرگز كاروان جنگ را به مقصد خوبی رهنمون نمیساختند.
در یك مقطع از جنگ وقتی فرماندهان رده بالای سپاه از مرحوم هاشمی درخواست تجهیز 1500 گردان برای فتح بغداد، العماره و بصره را میكنند، با پاسخ تند وی مواجه میشوند چراكه به قول شمخانی، هاشمی اعتقاد به شعار جنگ جنگ با یك پیروزی داشت و معتقد بود با گرفتن یك هدف عمده مثل بصره یا فاو، باید جنگ را در میز مذاكره پایان داد. نتیجه این اختلاف نظرها باعث شد تا نهایتاً عملیات بزرگ ما با 150 گردان انجام شود. (غیر از كربلای4 با 250 گردان) تعداد نیروهایی كه هرگز موفق به فتح بخش مهمی از خاك عراق نشدند و همواره به در بسته بصره برخوردند. هرچند فاو در زمستان 64 اشغال شد، اما تصرف این شهر بندری نیز به اعتراف خود هاشمی، چیزی نبود كه بتواند صدام را وادار به پذیرش شروط ایران كند.
من حیثالمجموع برخلاف جبهه دشمن كه از یك حرف واحد «فرامین صدام» پیروی میكرد در این سو اختلاف عقاید بسیاری وجود داشت كه باعث شد هرگز تمامی قوای كشور در خدمت جنگ قرار نگیرند. چه در شروع جنگ كه اهمالكاریها و خیانتهای بسیاری صورت گرفت، چه در اواسط جنگ كه جبههگیرهای دلسردكننده را شاهد بودیم و چه در سراسر جنگ كه اهداف پیش روی سیاسیون و نظامیها متفاوت بودند، همگی گرهای بر گرههای جنگ میافزودند.
منبع: روزنامه جوان